بزرگترین و پرهزینه ترین اشتباهات استراتژیک آمریکا ؛ دور باطل محاسبات غلط واشنگتن
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۲۲۵۶
همشهری آنلاین: نیش مار زخمی چنبره زده در غرب آسیا این بار از آستین یک پایگاه نظامی در اردن بیرون آمده و این مار پر زخم نگاه خشم آلود خود را متوجه تهران میکند. از زمان کشته شدن تعدادی از نظامیان آمریکایی در یک پایگاه نظامی واقع در مرز اردن و سوریه که چهار شب پیش رخ داد، از واشنگتن فقط یک صدا بیرون می آید: «ایران متهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا شکست استراتژیک؟ نظریه غالبی در علوم سیاسی وجود دارد که گفته میشود شکستهای استراتژیک اغلب ناشی از انباشته شدن شکست های تاکتیکی است. بدین معنا شکستهای کوچک در تاکتیک به شکستهای بزرگ در استراتژیها منجر میشود.
مسئول استراتژی آمریکا کیست؟ «مارک مویار»، از اندیشکده هوور وابسته به دانشگاه استنفورد آمریکا معتقد است که در این کشور مسئول اصلی تدوین استراتژیها روسای جمهور هستند و نه فرماندهان ارتش. از این رو مسئول شکستهای استراتژیک نیز برعهده کاخ سفید است نه ارتش.
نگاهی گذرا به اشتباهات تاریخیسلاخی بومیان آمریکا بدون هیچ جرم و گناهی، تجارت برده داری طی چند قرن و بازداشت آمریکایی های ژاپنی سه اشتباه بزرگ آمریکاست که در تاریخ این کشور از سوی تاریخ نگاران ثبت شده است. اکنون شهروندان آمریکایی مانند «جان موریسی» که تاریخ کشورشان را میخوانند، در فضای مجازی به صراحت اعلام میکنند که بابت اشتباهات گذشته دولتهای این کشور احساس شرم میکنند.
بیشتر بخوانید:
واکنش مقام ارشد دولت ایران به تهدیدهای آمریکا: پاسخ ایران قاطع و فوری خواهد بود واکنش مهم فرمانده کل سپاه به تهدیدهای آمریکا | پیام صریح سردار سلامی به جو بایدن سه اشتباه استراتژیک در جنگ سردکتاب کوری استراتژیک آمریکا کتاب ارزشمندی است که در آن اشتباهات استراتژیک آمریکا از دوران پیش از جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد یعنی طی سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۹۱ بررسی شده است. در این کتاب سه مورد از بزرگترین اشتباهات آمریکا در طول جنگ سرد مورد بررسی قرار گرفته است:
جنگ ویتنام: «مک نامارا»، وزیردفاع دولتهای جان اف کندی و لیندون جانسون را از نظریهپردازان اصلی جنگ ویتنام و معمار این جنگ میدانند. پس از شکست و خروج آمریکا از ویتنام، وی به عنوان نزدیک فرد به روسای جمهور آمریکا به منفورترین چهره در میان مردم آمریکا بدل شد، چون جنگ ویتنام به یکی از اشتباهات استراتژیک آمریکا تبدیل شد. جنگی که سالانه ۵۰۰ هزار تن بمب، سه میلیون کشته، نابودی جنگلها و محصولات کشاورزی و اثرات مخرب مواد شیمیایی تا به امروز برای ویتنامیها به ارمغان آورد و خود آمریکا نیز پس از ۱۰ هزار روز جنگ، با برجای گذاشتن ۴۵ هزار کشته، ۳۰۰ هزار زخمی و ۱۵۰ میلیارد دلار هزینه، بدون هیچ دستاوردی خاک ویتنام را ترک کرد.
خلیج خوکها: ماجرای خلیج خوکها در آوریل ۱۹۶۱ از نظر امریکاییها یک تراژدی- کمدی برآمده از اشتباهات بود. «جان اف. کندی»، رییسجمهور وقت آمریکا که نمیخواست از چشم مأموران پنتاگون و سیا ضعیف به نظر بیاید، عملیات براندازی رژیم فیدل کاسترو در کوبا را تأیید کرد؛ اما، او در عمل حاضر نشد برای موفقیت این عملیات منابع و امکانات ضروری را در اختیار مهاجمان بگذارد. قرار بود نیروی ۱۵۰۰ نفره مهاجمان که اغلب کوباییهای تبعیدی ضدکاسترویی بودند نقش اصلی را در براندازی رژیم کوبا بر عهده داشته باشند. فیدل بلافاصله ارتش ۲۰ هزار نفری و میلیشیای ۲۰۰ هزار نفری خود را به پل یاگیرون «خلیج خوکها» آورد و در عرض فقط دو روز موفق به نابودی ارتش مهاجمان وابسته به آمریکا شد. در این نبرد دو روزه ۱۰۷ نفر از نیروهای وابسته به آمریکا کشته شدند. کاسترو همچنین، موفق شد ۱۱۸۹ نفر از نیروهای مهاجم را که نام «بریگاد ۲۵۰۶» را روی خود گذاشته بودند، به اسارت بگیرد. فیدل بعدها ۱۱۶۹ اسیر را در ازای دریافت ۲۵ میلیون دلار، غذا و دارو تحویل حکومت امریکا داد و نقشه آمریکاییها برای براندازی کاسترو ناکام ماند.
بحران موشکی کوبا: ۶۲ سال پیش در اکتبر ۱۹۶۲ میلادی یک بنبست اتمی ۱۳ روزه میان آمریکا و جماهیر شوروی شکل گرفت که جهان را تا آستانه یک جنگ هستهای بزرگ به پیش برد. در آن زمان، «جان اف کندی»، رئیس جمهور وقت آمریکا به تصاویر جاسوسی از ساخت تاسیسات موشکهای اتمی میان برد شوروی در کوبا دست یافت و تصمیم به قزنطینه دریایی کوبا گرفت. به دنبال این قرنطینه کاسترو ارتش کوبا را بسیج کرد، موشکهای جماهیر شوروی درحالت آماده شلیک قرار گرفتند و در آمریکا نیز نیروهای ارتش در سطح دوم آمادگی دفاعی قرار گرفتند که بالاترین سطح در تاریخ آمریکا است و تنها یک پله با سطح یک آمادگی به معنای آغاز جنگ اتمی فاصله داشت. این بحران پس از یک تماس تلفنی و دیدار حضوری تمام شد و برای بسیاری ثابت شد تهدید کوبا به اندازهای نبود که واشنگتن آن را بزرگ کرده بود.
اشتباهات استراتژیک دوران جدیدجنگ افغانستان در سال ۲۰۰۱: پس از پایان جنگ سرد، آمریکا در دهه ۲۰۰۰ به بعد با مجموعهای از اشتباهات بزرگ استراتژیک روبرو شد که جنگ افغانستان شروع این زنجیره و از بزرگترین اشتباهات محاسباتی آمریکا بود. آمریکا و ناتو از بهانه «مبارزه با تروریسم» برای جنگ در افغانستان و سرنگونی طالبان استفاده کردند، اما در سپتامبر ۲۰۲۱ پس از صرف صدها میلیارد دلار بدون هیچ دستاوردی برای افغانستان و با تحویل دوباره این کشور به گروه طالبان، افغانستان را ترک کردند.
جنگ عراق در سال ۲۰۰۳: دولت بوش به بهانه برنامه تسلیحات هسته ای و شیمیایی دولت صدام به عراق حمله کرد، اما اظهاراتِ در نهایت نادرست در مورد برنامههای تسلیحاتی هستهای، بیولوژیکی و شیمیایی عراق که به طور مداوم برای ایجاد حمایت از جنگ در آمریکا و رسانهها عنوان میشد، به اعتبار اطلاعاتی واشنگتن آسیبی جدی وارد کرد. طبق برآورهای دانشگاه براون، حدود ۳۰۰ هزار غیرنظامی در دو دهه درگیری در عراق کشته شدند. ایالات متحده ۴۵۰۰ سرباز خود را از دست داد و حدود ۲ تریلیون دلار برای جنگ عراق و کارزار متعاقب آن در عراق و سوریه در جنگ به اصطلاح علیه داعش هزینه کرد، اما گروه تروریستی داعش در ابتدای سال ۲۰۱۱ در هر دو کشور قدرت گرفت و خیلی زود حاکم شد و این گروه تروریستی هم عراق و سوریه را درگیر چند سال جنگ کرد.
تهدیدزایی برنامه هستهای ایران: بزرگنمایی و تهدید نشان دادن برنامه هستهای صلح آمیز و غیرتسلیحاتی ایران یکی دیگر از اشتباهات بزرگ استراتژیک آمریکاست که هنوز توجیهی برای آن پیدا نشده است. با وجود بارها گزارش تائید آمیز از برنامه هستهای غیرتسلیحاتی ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای، اما همچنان واشنگتن بر ارزیابیهای اشتباه گذشته خود و ادعای ابعاد تسلیحاتی برنامه هستهای ایران تاکید دارد.
کد خبر 829340 برچسبها خبر ویژه سوریه تهران اردن جنگ جهاني دوم اسرائیل ناتو ویتنام کاخ سفید عراق ایران کوبا افغانستان داعشمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران ایران آمریکا آمریکا آمریکا ایران خبر ویژه سوریه تهران اردن جنگ جهاني دوم اسرائیل ناتو ویتنام کاخ سفید عراق ایران کوبا افغانستان داعش اشتباهات استراتژیک آمریکا آمریکایی ها هسته ای جنگ سرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۲۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا بایدن حاضر نشد با اردوغان دیدار کند؟
کارشناسان سیاسی ترکیه معتقدند که در دیدار رئیس جمهور آمریکا با همتای ترک او، نشانهای از یک تنش جدید در روابط واشنگتن – آنکارا است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، لغو سفر اردوغان به آمریکا، اتفاق مهمی است که توجه اغلب رسانههای آنکارا و استانبول را به سوی خود جلب کرده است. آن هم در حالی که لغو سفر، به اراده میزبان بود و ترکیه تا لحظات آخر امیدوار بود که این خبر صحت نداشته باشد!
مقامات ترکیه در هفتههای اخیر، به این جمع بندی رسیده بودند که قرار است اتفاقات خوبی در مسیر روابط آنکارا – واشنگتن روی دهد. تیم اردوغان امیدوار بود، دعوت جو بایدن از رئیس جمهور ترکیه برای سفر به واشنگتن، بتواند فصل نوینی را در همکاریهای دوجانبه رقم بزند و تنشهای پیشین را بزداید. اما این اتفاق نیفتاد و جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید دریک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که برنامهای برای دیدار بایدن و اردوغان وجود ندارد!
به دنبال انتشار سخنان کربی، رسانهها طرفدار حزب عدالت و توسعه در گام نخست، این خبر را تکذیب و تمسخر کردند. اما نهایتاً وزارت امور خارجه ترکیه نیز با انتشار یک بیانیه اما با ادبیاتی متفاوت، آن را تایید کرد.
دستگاه دیپلماسی ترکیه ترجیح داد بجای عبارت «لغو دیدار» از «تغییر برنامه دیدار» خبر دهد. کارشناسان سیاسی ترکیه معتقدند که در دیدار رئیس جمهور آمریکا با همتای ترک او، نشانهای از یک تنش جدید در روابط واشنگتن – آنکارا است.
آیا پای حمایت از حماس در میان است؟
عبدالقادر سلوی از تحلیلگران روزنامه حریت و از روزنامه نگارانی که در اغلب سفرهای خارجی اردوغان را همراهی میکند، در همان ساعات نخست نوشت: «گمانه زنیها در مورد سفر رئیس جمهور اردوغان به آمریکا ادامه دارد. اغلب احساس میکنم لازم است از منابع خبری خود درباره جزئیات این موضوع سوال کنم. من میدانم که پس از دیدار اسماعیل هنیه با اردوغان، گروهی از لابی گران اسراییلی در آمریکا تلاش کردند از سفر اردوغان به واشنگتن جلوگیری کنند. آمریکا و ترکیه نباید طعمه چنین لابیهایی شوند. این دیدار باید اتفاق بیفتد. زیرا ما موضوعات بسیار مهمی برای گفتگو با ایالات متحده داریم. مانند فروش جنگنده F-16، بررسی موضوع اف 35، عملیات بزرگی که در عراق انجام خواهیم داد، حضور پ.ک.ک در سوریه، گسترش تنش اسراییل و ایران به منطقه و جنگ روسیه و اوکراین. ما با حمایت خود از عضویت سوئد در ناتو، به یک موقعیت بسیار مهم دست یافتهایم، نباید این را قربانی لابیها کنیم. آخرین وضعیت به شرح زیر است: رئیس جمهور اردوغان دستور لغو این سفر را نداده و هیئتهای ترکیه و آمریکا در حال بررسی برنامه سفر هستند. وظیفه من این است که هر تحولی را رصد و به اشتراک بگذارم».
چه کسی دعوت کرده بود؟
عصمت برکان از دیگر تحلیلگران سیاسی ترکیه نوشته است: «تا دیروز میگفتند که این جو بایدن بوده که اردوغان را به واشنگتن دعوت کرده است. اما کربی گفت، چنین برنامهای وجود ندارد و هیچ سفر برنامهریزی شدهای وجود نداشته است. البته طی 3 سال گذشته، طیب اردوغان حتی یک بار هم به کاخ سفید دعوت نشد. طیب اردوغان قبل از به قدرت رسیدن بایدن، بارها با باراک اوباما و دونالد ترامپ، دیدار کرد. اما به ندرت و فقط در حاشیه سفرهای خارجی توانست بایدن را ببیند».
برکان در ادامه نوشته است: بعضی رسانهها مدعی شدند که اردوغان از رفتن به واشنگتن و دیدار با بایدن منصرف شده و دلیل آن تصمیم سنای آمریکا برای کمک 26 میلیارد دلاری به اسراییل است. اما عبدالقادر سلوی، نویسنده روزنامه حریت که خبرهای خوشی از محافل حاکم دریافت کرده بود، در 24 آوریل این خبر را تکذیب کرد. ولی در ادامه، کربی آشکارا گفت: چنین چیزی در برنامه نبوده و بنابراین من هیچ نظری در این مورد ندارم. خیلی عجیب است! اول میگویند به واشنگتن بیا، بعد میگویند چنین دعوتی در کار نبوده است! ماجرا چیست؟ اگر طرف آمریکایی ابتدا رئیس جمهور اردوغان را دعوت کرد و سپس از این دعوت منصرف شد، این یک وضعیت وخیم است. از آنجایی که خود این دعوت قبلاً با مشکلات زیادی همراه بود، تصویب اخیر عضویت سوئد در ناتو این در را باز کرد. اکنون گفته میشود که دیدار رئیس جمهور اردوغان با اسماعیل هنیه رهبر حماس باعث لغو این دعوت شده است. هنوز این را هم نمیدانیم که آیا رئیس جمهور اردوغان همچنان برای حضور در نشست سران ناتو در 9 تا 11 جولای به آمریکا میرود یا نه؟ یاد شعر اورهان ولی افتادم که چنین سروده: دلبر جانان که روزها نمیآمد، نیمه شب هم قطعا نخواهد آمد!»
مراد یتکین از دیگر تحلیلگران مشهور ترکیه که سالها در واشنگتن به فعالیت روزنامه نگاری پرداخته، درباره این سفر نوشته است: «موضوع را بررسی کردم. یک مقام ترک که نخواست نامش فاش شود، گفت که این تعویق به درخواست آنکارا به دلیل تغییرات در برنامه رئیس جمهور بوده است. همان منبع در پاسخ به این سوال که آیا این دیدار قبل از حضور اردوغان در نشست ناتو در تاریخ 9 تا 11 ژوئیه در واشنگتن برگزار میشود یا نه، چنین پاسخ داد: مطمئن نیستم. اما احتمالاً بعد از آن سفر. این منبع جزئیاتی در مورد تغییر برنامه اردوغان که باعث به تعویق افتادن سفر وی به آمریکا شد، ارائه نکرد».
یتکین در ادامه نوشته است: «جف فلیک سفیر ایالات متحده در آنکارا در پاسخ به سوالی درباره این موضوع در نشست شورای بازرگانی ترکیه و ایالات متحده آمریکا (TAIK) در استانبول در 26 آوریل گفت که مقدمات و برنامهریزی برای این سفر همچنان ادامه دارد، اما بیانیه رسمی بعداً اعلام خواهد شد».
این سفر که تاریخ جدید آن هنوز مشخص نشده، اولین سفر اردوغان به کاخ سفید به دعوت بایدن از زمان روی کار آمدن او خواهد بود.
چرا سفر اردوغان مهم است؟
اردوغان همواره علاقه وافری به صحبت و دیدار با روسای جمهور آمریکا نشان داده است. او در انتخابات اخیر، آشکارا آرزومند پیروزی ترامپ بود و بارها به اعضای تیم خود گفته بود؛ مسائل و چالشهای مهم را در دیدار خصوصی با خود ترامپ حل میکنم و لازم نیست کسی بر روی این مسائل با وزارت امور خارجه آمریکا و کاخ سفید بحث کند. اما رابطه با جو بایدن هیچگاه تعریفی نداشته است.
گفته میشود که جو بایدن در دوران 33 ساله سناتوری خود، همواره با ترکیه زاویه داشته و پس از کودتای سال 2016 میلادی هم، خیلی دیر حاضر شد برای اعلام حمایت و همدلی در مقام معاون اوباما به ترکیه برود.
اردوغان امیدوار است در دیدار با بایدن، موضوع خرید 40 فروند جنگنده اف 16 را نهایی کند و علاوه بر این در مورد وضعیت پ.ک.ک در سوریه و عراق، با همتای آمریکایی خود بحث کند. از این گذشته، تلاش برای جذب سرمایه گذاران آمریکایی برای تیم اردوغان مهم است. اما شواهد نشان میدهد که دست کم در شرایط کنونی، خبری از پویایی و جنب و جوش در روابط ترکیه و آمریکا نیست و ابهام و بلاتکلیفی بر سر این رابطه سایه انداخته است.
انتهای پیام/